افغانستان در گرداب رقابتهای منطقهای: ضرورت بازتعریف منافع ملی،
افغانستان در گرداب رقابتهای منطقهای: ضرورت بازتعریف منافع ملی،
افغانستان در گرداب رقابتهای منطقهای:
ضرورت بازتعریف منافع ملی،
چهارمین دور نشست انتالیا با میزبانی مجمع دیپلماسی که زیر مجموعه وزارت خارحه ترکیه میباشد با موضوع افغانستان برگزار گردیده است.
همزمانی این نشست با نشست مسکو که دران رسما از مسولین حکومت طالبان دعوت بعمل امده است نوع از تقابل منافع و یارگیری کشور های منطقه در قبال موضوع افغانستان را نشان میدهد.
در شرایط که تحولات جهان در حال گزار از نظم تک قطبی بسمت چند قطبی شدن در حرکت میباشد، موازنه قدرت در یارگیری کشور های منطقه با تمرکز به نقش و موقعییت تعیین کننده افغانستان بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است.
کشور های مانند پاکستان ، ترکیه، قطر و امارات متحده عربی که در نظم تک قطبی ، منافع ملی خود را در مدیریت پروژه های نیابتی غربیها در منطقه و افغانستان دنبال میکردند ، هنوز هم با همان شعار های دیکته شده و کلیشه ای مانند دیموکراسی ، حقوق بشر ، حقوق زنان و جوانان ، حقوق اقلییت های قومی و امثالهم بازی ها و نشست های امثال نشست چهارم انتالیا را در راستای منافع خود طراحی و دایر میکنند.
اما پشت پرده این شعار های کلیشه ای دولت ترکیه در نشست چهارم انتالیا ، هدف ایجاد کریدور کشور های ترک تبار در بستر راهبرد پانترکیسم نهفته است.
ترکیه جهت جانه زنی در موازنه قدرت منطقه ای منافع خود را در تولید گفتمانهای تباری در افغانستان تعقیب میکند.
همانگونه که همه شاهد هستیم گفتمانهای فدرالی و بلند شدن پرچم های چون هزارستان ، ترکستان وخراسان نیز در پروژه های استخباراتی راهبرد گلوبالیستها به ادرس افغانستان به هدف گسترش تنش های سیاسی اجتماعی مطرح میباشد.
در چنین وضعیت ملتهب سیاسی امنیتی ، موضوع مهم برای مردم افغانستان حفظ تمامییت ارضی و استقلال افغانستان میباشد. موضوع مهم دیگر تشخیص و تعریف منافع ملی در شرایط چند قطبی شدن قدرت در سطح جهان و منطقه توسط نخبگان کشور میباشد.
منافع ملی و حفظ تمامییت ارضی و استقلال سیاسی کشور درشرایط کنونی میبایست اولویت جریانهای سیاسی مستقل و مردم سرزمین ما شناخته شود.
نمیتوان این امر مهم را منحصر به اختلاف با حکومت سرپرست و فاقد ظرفییت ملی اداره طالبان دانسته و سرنوشت کشور خود را به بهانه اختلاف با اداره طالیان که یک حکومت زودگز و بی ثبات میلاشد در اختیار کشور های بیگانه قرار دهیم.
البته طالبان نیز یکحقیقیت از نوع نگاه وانتخاب عده محدود از مردم افغانستان میباشد .
این یک واقعییت استکه که حکومت طالبان به دلایل متعدد برخاسته از اراده ملی نیست ، اما نخبگان دلسوز کشور میدانند که تعریف جایگاه مهم افغانستان در تغیرات در حال وقوع چند قطبی شدن قدرت جهانی ، نباید به دور از درک و تعریف منافع ملی ، منحصر به اختلافات بین الافغانی قرار گرفته و در بازی منطقه ای قدرت ، سرنوشت افغانستان باردیگر بشکل نیابتی توسط کشور های پروژه گیر منطقه به تباهی کشانیده شود.
ایجاب میکند تمامی جریانهای مستقل سیاسی کشور در تعریف وتثبیت منافع ملی افغانستان بدور از گرایشهای قومی ، تنظیمی و زبانی با مطالعه از ظرفیت قدرت های نوظهور منطقه مانند چین ، روسیه ، ایران و هند به تدوین یک راهبرد ملی اجماع کرده و در بازی های سیاسی منطقه مشارکت داشته باشند،
نویسنده:
سیدباقرشاه احمدی
تحلیلگر مسایل سیاسی و منطقوی