الیگارشی طالبان؛ از جهاد تا تجارت قدرت و ثروت
عبدالناصر نورزاد
آیا طالبان به الیگارشی سیاسی و اقتصادی تبدیل شدهاند؟
پاسخ این پرسش را باید در عملکرد چهار سال اخیر طالبان جستوجو کرد. امروز بیش از هر زمان دیگری، رهبران طالبان بهجای آنکه نماد زهد و جهاد باشند، به آسایشطلبی، پولدوستی و سرمایهداری روی آوردهاند. قدرت سیاسی در افغانستان کنونی، در دستان حلقهای کوچک و محدود از رهبران طالبان متمرکز شده است؛ حلقهای که شمار اعضای آن از سی نفر فراتر نمیرود و تمامی منابع مالی و سیاسی کشور را در اختیار دارد.
بررسی ساختار بودجه طالبان و افزایش چشمگیر بودجه دفتر رهبر این گروه، نشان میدهد که طالبان بهدرستی مصداق یک الیگارشی سیاسی و اقتصادی هستند. الیگارشی ساختاری است که در آن، قدرت و ثروت در دست گروهی کوچک متمرکز میشود و این گروه، منابع عمومی را برای منافع شخصی و تثبیت قدرت خود به کار میگیرد.
تحول طالبان: از گروه ایدئولوژیک تا پروژهگیر امنیتی
رهبران طالبان، این گروه را از یک جریان جنگجوی ایدئولوژیک به یک پروژهگیر امنیتی و حکمران بدل کردهاند. امروز طالبان تفاوتی با گروههایی چون واگنر در روسیه، بلکواتر در آمریکا یا گروههای نیابتی منطقهای ندارند. عطش قدرت و ثروت، رهبران طالبان را از آرمانهای جهادی دور ساخته و آنان را در مسیر زراندوزی و قدرتطلبی مطلق قرار داده است.
صفوف طالبان؛ قربانیان بیخبر الیگارشی
یکی از پرسشهای اساسی این است که رهبران الیگارش طالبان با صفوف بیخبر و احساساتی خود چه کردهاند؟ چگونه این رهبران با سوءاستفاده از احساسات و فداکاریهای صفوف، قدرت را به دست گرفتند و اکنون خون و جان هزاران جنگجوی طالب، صرف تحکیم قدرت و ثروت همین اقلیت شده است؟ رهبران طالبان که امروز در زمره سرمایهداران افغانستان و منطقه قرار دارند، بهتدریج از منافع ایدئولوژیک خود عقبنشینی کرده و این عقبنشینی را «عملگرایی سیاسی» مینامند تا قدرت و ثروت بادآورده را حفظ کنند.
فساد ساختاری و اقتصاد مافیایی
رهبران طالبان، با تمرکز منابع مالی و سیاسی، تفکر جهادی را به یک مانور سیاسی و فرصتطلبانه بدل کردهاند. حجم سرمایههای این الیگارشها به میلیونها دلار رسیده و در فساد، رشوه و معاملهگری، حتی از سران فاسد جمهوریت نیز پیشی گرفتهاند. بودجه طالبان نهتنها سند دخلوخرج، بلکه بازتابدهنده اولویتهای سیاسی و اقتصادی این گروه است. شفافیت بودجهای به صفر رسیده و تمامی استانداردهای بینالمللی شفافیت و پاسخگویی نقض شده است. بیش از ۷۰ درصد بودجه به نهادهای امنیتی، دفتر رهبر طالبان و ریاستالوزرا اختصاص یافته و پولی که باید به مردم و صفوف تعلق میگرفت، در خدمت اقلیت تصمیمگیرنده حیفومیل میشود.
افزایش ۴۰۰ درصدی بودجه دفتر رهبر طالبان طی سه سال و رسیدن آن به بیش از ۱۲ میلیارد افغانی، در کشوری که اقتصادش فروپاشیده و فقر بیداد میکند، اوج الیگارشی اقتصادی و سیاسی را نشان میدهد. این منابع عمدتاً صرف تحکیم قدرت شخصی و تقویت ساختار نظامی وفادار به رهبر میشود.
اقتصاد زیرزمینی و شبکههای مافیایی
علاوه بر درآمدهای رسمی، طالبان بر منابع مالی غیرقانونی مانند قاچاق مواد مخدر و معادن تسلط دارند و سالانه مبالغ هنگفتی از این طریق کسب میکنند. این منابع غیرشفاف، ساختار اقتصاد سیاسی طالبان را به یک اقتصاد مافیایی تبدیل کرده که در آن، شبکههای قدرت و ثروت بهشدت متمرکز و غیرپاسخگو هستند.
تخصیص منابع برای سرکوب و تبلیغات
بخش عمدهای از بودجه کشور، بهجای خدمات عمومی و توسعه، مستقیماً به دفاتر رهبر طالبان و حلقه نزدیکان او اختصاص مییابد. بودجه زندانها بیش از ۲۰۰ درصد افزایش یافته و میلیاردها افغانی به نهادهای تبلیغاتی و مذهبی اختصاص داده شده است تا قدرت رهبر و پیروان نزدیکش تحکیم شود. در مقابل، سهم صفوف طالبان از این درآمد هنگفت ناچیز است و بسیاری از آنان به دلیل فقر، گروه را ترک کرده و به گروههای دیگر میپیوندند.
سبک زندگی الیگارشی و فساد بیسابقه
رهبران طالبان با درآمدهای غیرقانونی، خانههای مجلل، موترهای زرهی و زندگی لوکس به سبک الیگارشی برای خود ساختهاند. درآمدهای ناشی از قاچاق مواد مخدر، عواید گمرکات، قراردادهای واردات و فروش سلاح، آنان را به میلیونرهای عصر خود تبدیل کرده است. در حالی که صفوف بیخبر، همچنان به پیروی کورکورانه از این رهبران ادامه میدهند.__طالبان؛ جهاد برای الیگارشی، نه آزادی
رهبران طالبان، بهویژه ملا هبتالله و حلقه نزدیکانش، با تمرکز بیسابقه منابع مالی و قدرت سیاسی، افغانستان را به صحنه یک الیگارشی تمامعیار بدل کردهاند. این ساختار نهتنها مانع توسعه و رفاه عمومی است، بلکه فساد، سرکوب و بحران را تداوم میبخشد. دیگر هیچ تردیدی باقی نمانده که پروژه امارت طالبانی، نه برای دین و آزادی، بلکه برای قدرت، ثروت و تحمیل فرهنگ بدوی، به کمک کشورهای خارجی و سازمانهای استخباراتی بر مردم افغانستان تحمیل شده است.
در حالی که هزاران جنگجوی طالب و مردم بیگناه افغانستان قربانی این پروژه شدهاند، رهبران طالبان امروز در خانههای مجلل و با حسابهای بانکی میلیوندلاری، از ثروت بادآورده لذت میبرند. سرمایهگذاریهای آنان در پاکستان، دوبی، قطر و حتی اروپا، گواهی بر این واقعیت تلخ است: جهاد طالبان، جهادی برای استقرار الیگارشی بود؛ جهادی که سودش به جیب رهبران معاملهگر رفت و زیانش بر دوش مردم و صفوف بیخبر باقی ماند.
شبکه خبری و اطلاع رسانی افغانستان- چنگال